کد مطلب:18 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:17

گنجینه پرسمان » اجتماعي و فرهنگي

مفهوم آزادي به چه معناست و بر چند قسم است؟

«آزادي» گرانبهاترين چيزي است كه بشريت در طول تاريخ پيوسته در جستجوي آن بوده است و براي بهدست آوردن آن، تلاشهاي فراواني نموده و خسارات مالي و جاني زيادي را متحمل شده است، و ميتوان گفت: هيچ كلمهاي به اندازه
«آزادي» دلكش نبوده و اذهان را متوجه خود نساخته است و هيچ كلمهاي هم به اندازه آن بهصورت ضد و نقيض تقسير نشده است.
«آزادي» كلمه مقدسي است كه اذهان ملتها و گروهها، بهخصوص مستضعفان و محرومان را به خود جلب كرده و براي تحقق آن، به هر وسيله اي چنگ زدهاند و با همه فداكاري و جانبازي در راه آن، كمتر به آن نائل شدهاند و تودهها و جمعيتها، تا به امروز در زير فشار و استبداد و ديكتاتوري از پا در آمده و زير چنگال خونين استعمار و استبداد، روزگار سياه خود را گذراندهاند.
كيست كه نداند درباره تشريح مفهوم آزادي شايد بيش از هر مفهوم ديگر بحث و جدل شده است؟ دانشمندان علم سياست و حقوقدانان براي « آزادي» تعريفهاي گوناگون ذكر كرده اند، و غالباً كساني كه از آزادي سخن گفته اند آن را به (نبودن مانع) تعريف كردهاند.
«مونتسكيو» آزادي را چنين تعريف ميكند: « آزادي عبارت از اين است كه انسان حق داشته باشد، هر كاري را كه قانون اجازه داده و ميدهد، بكند و آنچه كه قانون منع كرده و صلاح او در آن نيست، مجبور به انجام آن نگردد، در اين صورت اگر مرتكب اعمالي شود، كه قانون منع كرده ديگر آزادي وجود نخواهد داشت». (روح القوانين/ترجمه فارسي/294).
بعضي ديگر، آزادي را چنين تعريف كرده اند: « آزادي، يعني نبودن مانع از انديشيدن و انجام كارهاي شايسته».
«هرلدلسكي» دانشمند بزرگ زمان ما، در كتاب « آزادي در دولت امروز» مينويسد: «منظور من از آزادي نبودن مانع براي آن اوضاع و شرايط اجتماعي است كه وجود آنها در تمدن امروز لازمه خوشبختي فرداست». (بنقل، آزادي و تربيت، تأليف: محمود صناعي/11) و تعريفهاي ديگري نير گفتهاند.
ولي تعريف جامع، درباره آزادي اين است كه: محيط زندگي بهگونهاي باشد كه مانع نمو و تكامل و تجلي شخصيت افراد نباشد و هر فردي بتواند، بدون برخورد با كوچكترين مانعي، استعداد خود را شكوفا سازد از اين جهت ميتوان گفت: آزادي نبودن موانع در راه نمو و تكامل و تجلي شخصيت آدمي است.
پيامبران الهي نيز، جهت اين كار مبعوث شده اند، تا عقول انسانها را از قيد اسارت و اوهام، آزاد نمايند و يك جامعه سالم و محيط آزاد به وجود آورند كه محلي براي موانع و قيد و بندها نباشد، تا هر فرد بتواند به كمالي كه در جستجوي آن است، برسد و استعداد خود را بدون مانع، پرورش دهد.
آزادي اقسام زيادي دارد كه ما در اينجا به اهم آنها اشاره ميكنيم:
1-آزادي فردي.
2-آزادي فكري و عقيدتي .
3-آزادي سياسي.
4-آزادي در انتخاب شغل و مسكن.

---

مباني حكومت اسلامي
آية الله جعفر سبحاني